داستان سرایی (Storytelling) چیست؟
نکاتی در رابطه با داستان سرایی خارق العاده
نکاتی در رابطه با داستان سرایی خارق العاده
احتمالاً شما هم شنیده اید که داستان سرایی (Storytelling) در دنیای تجارت خیلی رواج پیدا کرده است. جمله معروفی وجود دارد که می گوید: «Story Sells یعنی داستان، می فروشد». برای داستان پردازی، باید مطالعات فراوان و خلاقیت و هنر داشته باشید. برای نوشتن داستان، خلاقیت، ذهن باز و تمرین لازم است. شما با یک دوره کلاس رفتن نمی توانید داستان بنویسید باید در کنارش این مواردی که ذکر شد را هم در نظر بگیرید.
داستان سرایی از قدیم در تمام فرهنگ ها و جوامع، یک هنر محسوب میشد. زبان داستان ها به گونه ای است که هر فردی با هر گویش و قومیت می تواند داستان ها را درک کند. داستان ها، حس تخیل را برانگیخته می کنند و بین گوینده و شنونده ارتباط برقرار می کند. داستان گفتن، هنر بازی کردن با کلمات است. در حالیکه افراد می توانند داستان بنویسند، عده ای از افراد که صدای فوق العاده ای دارند با بهبود مهارت های داستان سرایی شان می توانند از طرف سازمان، برند یا کسب و کارشان تبدیل به یک راوی یا داستان پردازشوند. شما احتملاً با این افراد آشنا هستید، ما معمولا آنها را بازاریاب و نویسنده ی محتوا خطاب می کنیم. هر یک از اعضای سازمان می توانند داستان سرایی کنند. اما قبل از اینکه سراغ آشنایی با نحوه ی داستان سرایی برویم، بیاید درباره ی علت داستان سرایی صحبت کنیم.
دلایل مختلفی برای داستان سرایی وجود دارد، ما برای فروش، آموزش یا سرگرمی داستان می نویسیم. ما از قرن ها پیش داستان سرایی می کردیم حتی زمانی که نوشتن یاد نداشتیم، داستان ها در پروسه ی تکامل ما انسان ها اهمیت زیادی داشتند. داستان سرایی باعث می شود تصور کنیم که در آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد و خودمان را برای آن اتفاق ها آماده کنیم. الان می خواهم این را توضیح دهم که چرا داستان سرایی روشی برای به اشتراک گذاری و توضیح اطلاعات است؟
همه ی ما هنگام تلاش برای درک ایده های جدید، دچار سردرگمی شده ایم. اینجا داستان سرایی به ما کمک می کند. به مواقعی فکر کنیم که داستانها به ما کمک کردند تا مفاهیم را بهتر درک کنیم. شاید یک معلم برای توضیح مسئله ی ریاضی از یک مثال های واقعی استفاده کرده، یا یک سخنران از یک مطالعه موردی برای اشتراک گذاری داده های پیچیده استفاده کرده است.
یکی از بزرگترین نقاط قوت داستان سرایی در تجارت، تبدیل مفاهیم پیچیده وغیرملموس به مفاهیم ساده است. شرکت اَپل را در نظر بگیرید، نحوه ی استفاده از رایانه ها و گوشی های هوشمند برای یک مصرف کننده ی معمولی کمی پیچیده است. این شرکت ها با ارائه ی داستان های واقعی، دقیقاً توصیف می کنند که محصولات شان برای کاربران چه مزایایی دارد.
همانطور که قبلاً گفتم، زبان داستان ها به صورتی است که به راحتی با خواندن آنها می توانیم داستان را درک کنیم. همه ی ما با موضوع داستان ارتباط برقرار می کنیم و با خواندنش می توانیم احساس تمسخر، امید، ناامیدی و عصبانیت را که نسبت به داستان داریم با هم به اشتراک بگذاریم. اشتراک گذاری احساسات به ما کمک می کند تا با هم ارتباط برقرار کنیم. داستان ها باعث می شوند که افراد یک جا جمع شوند و باهم ارتباط برقرار کنند. داستان ها بدون در نظر گرفتن زبان، مذهب، گرایشات سیاسی و یا قومیت ما، باعث می شوند که ما باهم ارتباط برقرار کنیم، ناگفته نماند که داستان ها ما را تبدیل به یک انسان می کنند.
برند تامز، یک مثال خوب برای این موضوع است. این برند با اشتراک گذاری داستان هایی درباره ی مشتریان و کارکنان فروشگاه، آنقدر پیشرفت کرد که نه تنها فروشش بیشتر شد بلکه تبدیل به یک برند جهانی شد.
وقتی برندها، معتبر و جهانی می شوند، به مصرف کنندگان کمک میکنند تا با آنها و کارمندان شان ارتباط برقرار کنند. بازی کردن با احساسات افراد و نقل حوادث خوب و بد باعث می شود که داستان حس کنجکاوی آنها را برانگیخته کند. داستان ها باعث ارتقاء برند می شوند. همچنین، صحبت کردن درباره ی محصول یا برندتان باعث افزایش شهرت تان می شود.
اینکه یک داستان، خوب یا بد است، به نظر افراد بستگی دارد. داستان های خوب باید این ویژگی ها را داشته باشند:
هر داستان حداقل یک شخصیت دارد. شخصیت داستان، پلی بین داستان نویس و خواننده است. اگر مخاطبان شما بتوانند خودشان را جای شخصیت قرار دهند، احتمالا با علاقه ی بیشتری داستان شما را دنبال خواهند کرد.
کشمکش ها و اختلافات این را نشان می دهد که شخصیت چطور بر چالشها غلبه می کند. این اختلافات در داستان شما باعث برانگیخته شدن احساسات تان می شود. هنگام داستان گفتن باید روی چیزهایی که یاد گرفتید تمرکز کنید. اگر در داستان کشمکش و اختلافی وجود نداشته باشد، شباهتی به داستان ندارد.
هر داستانی، پایانی دارد، ولی همیشه نباید پایان داستان خوب باشد. پایان داستان تان باید به شکلی باشد که نشان دهد انتهای داستان است و در رابطه با شخصیت ها و اختلافات و کشمکش ها صحبت شود تا خواننده ها آن را دنبال کنند.
حالا که می دانید داستان تان باید چه ویژگی هایی داشته باشد، سراغ نحوه ی نوشتن داستان میرویم.
همانطور که گفتیم، داستان سرایی یک هنر است. برای نوشتن داستان، خلاقیت، ذهن باز و تمرین لازم است. نقاشان، مجسمه سازان، و سفالگرها، از روشها و پروسه ی خلاقانه ی داستان سرایی خودشان استفاده می کنند. این کار به آنها کمک می کند تا بدانند از کجا شروع کنند، چطور دیدگاه شان را ارتقاء دهند، و چطور نویسنده ی بهتری شوند.
چرا این پروسه اهمیت دارد؟ زیرا، شما به عنوان یک سازمان یا برند، اطلاعات و پیام هایی دارید که میخواهید آنها را در داستان تان قرار دهید. چطور می دانید که از کجا شروع کنید؟ خب، با مرحله ی اول شروع می کنیم. بعد میفهمید که باید چه کاری انجام دهید.
چه کسی می خواهد داستان شما را بشنود؟ چه کسی از داستان تان سود میبرد؟ برای نوشتن یک داستان جذاب، باید خواننده ها و افرادی که به داستان تان واکنش نشان می دهند را درک کنید. قبل از اینکه شروع به نوشتن کنید، درباره ی اهداف بازار و مشتریان تان اطلاعاتی بدست آورید. این پروسه، شما را با افرادی آشنا می کند که داستان تان را میخوانند، می بینند، یا به آن گوش می دهند.
چه داستان تان یک صفحه یا بیست صفحه، ده دقیقه یا شصت دقیقه باشد، باید حاوی یک پیام اصلی باشد. قبل از اینکه شروع به نوشتن کنید باید هدف و پیام اصلی تان را بدانید.آیا داستان سرایی تان روی فروش محصول یا افزایش درآمد تاکید دارد؟ اطلاعاتی درباره ی کالا ارائه می دهد؟ هدف داستان تان چیست؟ به منظور نوشتن هدف داستان، داستان را در 6 تا 10کلمه خلاصه کنید. اگر این کار را انجام ندهید، داستان تان حاوی پیام اصلی نیست.
همه ی داستان ها یک شکل نیستند. برای اینکه تصمیم بگیرید چه داستانی تعریف کنید، باید از احساسات خواننده هنگام خواندن داستان اطلاع داشته باشید. این به شما کمک میکند که بدانید چه چیزی میخواهید بنویسید و از اهداف داستان آگاه باشید.
اهداف تان می تواند یکی از موارد زیر باشد:
هدف و مقدمه ی داستان مشابه هستند. بعد از خواندن داستان می خواهید که خواننده هایتان چه کاری انجام دهند؟ آیا از آنها درخواست پول می کنید، یا در یک خبرنامه عضو شوند، یک دوره را بگذرانند یا محصولی بخرند؟ این موضوع را در کنار هدف خود مشخص کنید.
داستان ها می توانند به شکل های مختلفی باشند. بعضی از داستان ها خوانده می شوند، بعضی از داستان ها تماشا و به برخی از داستان ها گوش داده می شود. اینکه چه نوع داستانی بنویسید به عواملی مثل زمان و سرمایه تان بستگی دارد. در اینجا، شما را با انواع داستان ها آشنا می کنیم:
حالا وقتش رسیده که کاغذ و قلم بردارید و شروع به نوشتن کنید. باید هنگام نوشتن، هدف اصلی و مخاطبانتان را در نظر بگیرید.
فراموش نکنید که داستان تان را به اشتراک بگذارید. شما می توانید داستان را در رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذارید. همچنین، شما می توانید داستان ها را در وبلاگ به اشتراک بگذارید. داستان های دیجیتال می توانند در یوتیوب به اشتراک گذاشته شوند. هر چقدر داستان ها را در جاهای مختلف به اشتراک بگذارید، مخاطبانتان بیشتر با آنها ارتباط برقرار می کنند.
در ادامه به نکاتی میپردازیم که به شما برای داستان سرایی بهتر کمک خواهد کرد:
هنگام کتاب خواندن برای بچه ها یا سخنرانی برای مدیران شرکت، داستان هایی که به آنها علاقه دارید را تعریف کنید. متناسب با هر موقعیتی که در آن قرار دارید، داستانهای زیادی وجود خواهد داشت. داستانی را انتخاب کنید که بتوانید آن را درک کنید و از آن لذت ببرید.
برای اینکه یاد بگیرید که چطور داستان بنویسید، زمان بگذارید. فقط سراغ داستان هایی نروید که یکبار شنیدید. داستان را به بخش های مختلف تقسیم کنید. بعد نوشتن داستان، از یک نفر بخواهید نظرش را راجع به داستان تان بگوید.
همه ی ما وقتی فیلم می بینیم یا کتاب می خوانیم، با بخش های کلیشه ای مواجه می شویم. مهم است به این فکر کنید که چطور وقتی با این کلیشه ها روبرو می شوید باعث احساس ناراحتی تان می شوند، در این صورت، احتمالاً کمتر از آنها در داستان تان استفاده می کنید.
افرادی که بار اول است که یک داستان را تعریف می کنند، لازم نیست که همه ی بخش های آن را تعریف کنند. داستان سرایی در لحظه اتفاق میفتد، پس لازم نیست که همه ی جزئیات را توضیح دهید. از خودتان بپرسید که آیا الان لازم است که این قسمت از داستان را تعریف کنم؟ این کار منطقی است؟
اگر آماده باشید، اعتماد به نفس تان بیشتر خواهد بود. سعی کنید با اعتماد به نفس صحبت کنید. صدایتان را بلند کنید تا شنوندگان به وضوح صدای شما را بشنوند.
اگر به خودتان اعتماد داشته باشید، در خواندن داستان عجله نمی کنید. شما می خواهید به اندازه ی کافی آهسته صحبت کنید تا مخاطبان به راحتی داستان را درک کنند، اما خیلی هم آرام صحبت نکنید تا حواس شان به موضوع دیگر پرت نشود.
در بیشتر مواقع، شما به میکروفن نیاز دارید. بیشتر سخنران ها برای سخنرانی در گروه های کمتر از 25 نفر از میکروفن استفاده نمی کنند. مبتدیان، از میکروفون استفاده می کنند، مگر اینکه برای افراد کمی سخنرانی کنند.
تماس چشمی حین داستان نویسی اهمیت دارد. تماس چشمی باعث می شود که مخاطبانتان جذب حرف هایتان شود، طوری فکر می کنند که انگار توجه شما روی آنها است.
بعضی از افراد، حین داستان سرایی نمی دانند که با دست هایشان چه کاری انجام دهند. شما باید برای تسلط بر این کار زمان بگذارید. حرکات تان باید طبیعی باشد. برای اینکه بفهمید هنگام داستان سرایی، حرکات دست تان به چه صورت باشد، زمان بگذارید.
داستان ها به افراد درس میدهند. داستان سرایی بهترین راه برای آموزش دادن به افراد از طریق داستان گفتن است. شما می توانید نظر افراد را بپرسید که آیا دوست دارند که داستان تان یک پایان اخلاقی داشته باشد یا نه.
خوانندگان را با محتوای احساسی درگیر کنید. اگر خواننده ها با شخصیت های داستان ارتباط برقرار کنند، کتاب را کنار نمی گذارند. به علاوه اگر داستان، احساسات افراد را درگیر کند، آنها حتی ممکن است شب بیدار بمانند و آن داستان را بخوانند.
ارتباط برقرار کردن خواننده ها با شخصیت داستان، حائز اهمیت است. به این فکر کنید که چه کاری می توانید انجام دهید تا شخصیت ها واقعی به نظر برسند. درباره ی حقایق تحقیق کنید و جستجوهای مختلف انجام دهید تا مطمئن شوید که شخصیت ها واقعی هستند.
دیالوگ های موثر، به جان بخشی شخصیت ها و پیشبرد داستان کمک می کنند. داستان های نویسندگان مشهور را بخوانید تا موقع نوشتن دیالوگ ها از آنها الهام بگیرید.
اگر می خواهید که سخنران بهتری باشید، باید برخی از تکنیک های داستان نویسی خوب را توسعه دهید. برای بیان یک داستان روش های زیادی وجود دارد، اما داستان سرایی باعث شکل گیری ارتباط بین شنونده و داستان پرداز می شود.
نتیجه گیری:
داستان سرایی، یک هنر است. داستان سرایی یک پروسه است که هم برای کسب و کار و هم مشتریان تان، باارزش است. داستان ها باعث می شوند که افراد باهم ارتباط برقرار کنند، و واکنش نشان دهند. همچنین، امروزه، مصرف کننده ها براساس اینکه چه چیزی می فروشید تصمیم نمی گیرد، بلکه براین اساس تصمیم می گیرند که چرا آن را می فروشید.
منابع:
https://blog.hubspot.com/marketing/storytelling
https://deepstash.com/idea/9392/6-rules-for-great-storytelling
https://www.toledolibrary.org/blog/the-art-of-storytelling-5-tips-on-crafting-compelling-storylines
http://storyteller.net/storytelling-tips-9-tips-for-better-storytelling-today/
سلام یه روز زیبای بهاری وقتی داشتم به حیاط کوچیک خونمون نگاه میکردم با خودم گفتم که چی می شد می تونستم این لحظه رو جوری ثبت کنم که همیشه توی یاد و خاطرم بمونه و...
مفید و باکیفیت بودن کافی نیست. محتوا باید تعاملبرانگیز باشه
راهبری تیم سئو و محتوای سازمان شما توسط متخصصان باتجربه
استخراج تمام کلمات کلیدی مرتبط به کسبوکار شما
دستهبندی معنایی کلمات کلیدی بر اساس مشابهت هدف جستجو